یواشکی های یه جوون ایرانی

یواشکی های یه جوون ایرانی

پسر شجاع
پسر شجاع

به وبلاگ من خوش آمدید


تبادل لینک هوشمند
برای تبادل لینک  ابتدا ما را با عنوان

یواشکی های یه جوون ایرانی

و آدرس topboys.LXB.ir لینک نمایید سپس مشخصات لینک خود را در زیر نوشته . در صورت وجود لینک ما در سایت شما لینکتان به طور خودکار در سایت ما قرار میگیرد.





پیوند ها

گاه و بی گاه عکاسی

این‌ها را نمی‌گویم

پرپــــرواز

کیت اگزوز

زنون قوی

چراغ لیزری دوچرخه

مطالب اخير

عسل بدیعی

برنامه نویسی

مسکن

این‌ها را نمی‌گویم

کویر متین آباد

کویر مرنجاب تعطیل

پایگاه عکاسی چیلیک

یه عالمه کار

ثبت نام در لاتاری سال 2013

سامانه دریافت سابقه کار

سرخک

سازمان نظام مهندسی ساختمان استان تهران

پاک شد

ریز نمرات دانشگاه آزاد اسلامی

پاستور

واکسیناسیون

خانوم وکیل

گواهی تمکن مالی

یه خبر خوب

فرصت دوباره

ثبت نام آزمون ادواری فنی و حرفه ای

خواستن و رسیدنه

کپی برداری

نويسندگان

پسر شجاع

پیوند های روزانه

کیت اگزوز ریموت دار برقی

ارسال هوایی بار از چین

خرید از علی اکسپرس

الوقلیون

فال حافظ

قالب های نازترین

جوک و اس ام اس

زیباترین سایت ایرانی

جدید ترین سایت عکس

نازترین عکسهای ایرانی

بهترین سرویس وبلاگ دهی

وبلاگ دهی LoxBlog.Com

امكانات جانبي

RSS 2.0

آمار وب سایت:  

بازدید امروز : 11
بازدید دیروز : 4
بازدید هفته : 20
بازدید ماه : 20
بازدید کل : 2346
تعداد مطالب : 23
تعداد نظرات : 13
تعداد آنلاین : 1

خواستن و رسیدنه

میدونی دوست عزیز تو راست میگی همه جای دنیا سختی در کنار راحتی هست . ولی موضوع میدونی چیه ؟ نمیدونم چند سالته ولی وقتی به سن ۳۰ سال میرسی دیگه رسیدن به چیزی خوشحالت نمیکنه اما نرسیدن به یه چیزهایی خیلی ناراحتت میکنه . مهم اینه که تا وقتی جوونیم هر تلاشی که از دستمون بربیاد انجام بدیم . وگرنه مثله بقیه تو میانسالی باید بگیم  اگر بساز بفروش میشدم الان وضعم این نبود . اگر با یه خانواده پولدار وصلت میکردم الان خوشبخت بودم . اگر شرکت نفت کار میکردم الان راحت بودم و هزار تا اگر دیگه . نمیخوام الان فوری مثال نقض  برام بیارین که نه خیلی ها بودن که این کارها رو هم انجام دادن ولی الان کلی خاک بر سرشون شده . نه دنبال این نیستم شما هم نباشین . اصلا حرفم چیز دیگست .

حرفم اینکه اینقدر از بچگی خواستیم و نشد که دیگه غروری برامون نمونده . اینم که نشون میدیم ویترینه به خدا .

صحبت از خواستن و رسیدنه .اصلا برام مهم نیست که اونور دنیا هم فقر هست . اما میخوام یه بار هم که شده خودم یه تصمیم بگیرم و بهش عمل کنم . نه از روی اجبار و نه از روی نیاز .

ببین دوست خوبم ما درس میخونیم برای چی ؟ با خودت رو راست باش . مثله کلاس اولی ها نگو که میخواهیم با سواد شویم . درکمون بره بالا یا .....

همش به خاطر اینکه در آینده موقعیت اجتماعی خوبی کسب کنیم . مجبوریم . وگرنه بدون پشتوانه خانوادگی و مالی باید راه کارگری رو پیش بگیریم و با وجود اینکه پیامبر  (ص) َو امام صادق (ع) بر دستان کارگر بوسه میزنند و نوع انقلابیش هم امام خمینی بود که تکریم کارگر رو مطرح کرد باز هم یه کارگر حقوقی میگیره به نام پایه وزارت کار . یعنی دولت محترم تشخیص داده که الان توی این زمونه ۴۰۰ هزار تومن دستمزد برای یه کارگر کفایت میکنه . به حاشیه نریم .

درکل از کودکی همه چیزمون از روی اجباره . درس خوندن . سربازی رفتن . دانشگاه رفتن . کاری برای امرار معاش پیدا کردن نه کاری که استعداد و علاقه بهش داریم . جبر زندگیه ها نه پدر و مادر یا کسه دیگه .

علاوه بر همه این حرفها ما زندگیه پدر و مادر و برادرمون رو دیدیم . جاذبه هش رو میدونیم . سختی هاش رو هم میدونیم . چیزی که آخرش پیداست چه لطفی داره که ادامه بدی . کیه که دوست نداره راهی رو امتحان کنه که قبلا هیجانش از بین نرفته . یه بار هم که شده باید کند . باید رها شد از جبر روزگار . باید از چاله در اومد حتی اگر مقصدمون یه چله دیگه باشه .

از اینکه با فکر برام نظر گذاشتی ممنونم . اما من میخوام پا تو راهی بذارم که میدونم سخته . خیلی سخت . ولی چون بدون اجبار خودم و فقط خودم انتخابش کردم دوستش دارم و تا ته ادامه میدم .

من یه جوونه عیاش و بیکار نیستم . آدم راحت طلبی هم نیستم . الان هم بعد از ۲۹ سال موقعیت خوبی کسب کردم . یه مهندس برق توی یه کارخونه نیمه دولتیم و شاید ۵۰ تا کارگر زیر دستمه . حقوقم هم بالای ۱ ملیونه . اینو گفتم بدونی که اهله تلاشم و دنباله راحت طلبی خودم نمیرم اونور دنیا . خوشی هم زیر دلم نزده قول میدم . ولی ...

ولی از تجاوز هر لحظه به حریم و شخصیتم خسته شدم . از پدر و مادر گرفته که حریم فردی آدمو ندیده میگیرن تا جایی که وقتی نیستی کمد و کیفتو میگردن که نکنه یه وقت از راه بدر بشی تا راننده اتوبوس و تاکسیو همکاران اداره و ....

تازه وقتی اعتراض میکنی میبرنت زیر سوال که ای بابا چقدر بی معرفتی . چقدر خسیسی . چقدر  مغروری . چقدر بی حیایی و هزاران چقده دیگه

اینبار تصمیم گرفتم که بخوام و به دست بیارم . حالا اگر رفتم و دیدم آش دهن سوزی نیست بر میگردم . ولی دیگه آرامش دارم که در حق خودم کوتاهی نکردم . از توانایی هام استفاده کردم .

ببخشید که سرتو درد آوردم ولی لازم بود برای خودم هم که شده یباره دیگه یه چییزهایی رو یادآوری کنم .

 



نظرات شما عزیزان:

پرپــــرواز
ساعت16:13---17 مهر 1391
دوستان واقعی مانند صبح می مانند ، نمی شود تمام روز آنها را داشت ، اما مطمئنی که فردا ، هفته بعد ، سال بعد و تا ابد هستند ....

وفا
ساعت13:15---17 مهر 1391
همه اینها که گفتی درست ولی یه چیزهایی هست که اگر از دست بدی دیگه برگشتی نداره . لحظات با هم بودن رو میگم . دیگه 29 سالگیت در کناره خانواده تکرار نمیشه . ولی در کل منم باهات موافقم

نام :
آدرس ایمیل:
وب سایت/بلاگ :
متن پیام:
:) :( ;) :D
;)) :X :? :P
:* =(( :O };-
:B /:) =DD :S
-) :-(( :-| :-))
نظر خصوصی

 کد را وارد نمایید:

 

 

 

عکس شما

آپلود عکس دلخواه:





دو شنبه 17 مهر 1391برچسب:,

|